loading...
یک دوست ، یک خاطره
هانیـــــــــــــه بازدید : 104 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)

اکثر اوقات سوم تجربیا رو میدیدی که هر روز تو حیاط مدرسه 

 

مشغول خوردن : یه بار پیتزا ، ساندویچ ، سیب زمینی و ...

 

هستن ؛ هی میگفتی : هانیه بیا یه روز من و توام این کارو

 

بکنیم و هر بار میومدیم این قرار رو بزاریم یه مانعی پیش میومد

 

تا اینکه یه روز مدرسه به بچه ها گفت : فلان روز ، زنگ غذا و ...

 

میزاریم براتون ( اردو درون مدرسه ) هر چی دوست دارید ، بیارید .

 

قرار شد سفارش پیتزا با من باشه و پولش رو نصف کنیم ، یادته ؟؟

 

اونروز بالاخره به خواسته ات رسیدی اما چه خواسته ای و چه پیتزایی !!!

 

تو توی پیتزا آشغال تخمه دیدی و . . . . . . . . . قهقههقهقههقهقهه

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خاطراتمو خیلی دوست دارم و باهاشون زندگی میکنم ؛ مخصوصا خاطراتی که با بهترین دوستام دارم ! به همین دلیل تصمیم گرفتم یه صفحه از این سایت رو به خودم و دوستام تعلق بدم و بس ... پیشکش به تمام دوستای عزیزم : الهام ، زینب ، زهرا ، غزاله ، ضحی ، محدثه سادات ، محدثه ، فاطمه . م ، ساره سادات ، فاطمه . ش ،،،
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 37
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 83
  • بازدید ماه : 190
  • بازدید سال : 1,545
  • بازدید کلی : 12,784