اکثر اوقات سوم تجربیا رو میدیدی که هر روز تو حیاط مدرسه
مشغول خوردن : یه بار پیتزا ، ساندویچ ، سیب زمینی و ...
هستن ؛ هی میگفتی : هانیه بیا یه روز من و توام این کارو
بکنیم و هر بار میومدیم این قرار رو بزاریم یه مانعی پیش میومد
تا اینکه یه روز مدرسه به بچه ها گفت : فلان روز ، زنگ غذا و ...
میزاریم براتون ( اردو درون مدرسه ) هر چی دوست دارید ، بیارید .
قرار شد سفارش پیتزا با من باشه و پولش رو نصف کنیم ، یادته ؟؟
اونروز بالاخره به خواسته ات رسیدی اما چه خواسته ای و چه پیتزایی !!!
تو توی پیتزا آشغال تخمه دیدی و . . . . . . . . .